بازدید امروز : 151
بازدید دیروز : 193
کار ما به به؛ کار دیگران اَه اَه
ما بَه بَه؛ دیگران اَه اَه
تاریخ پژوه برجسته مرحوم دکتر پرویز رجبی (م 1390) از اینکه ایران پرستان، به بعضی رفتارهای پادشاهان ایران افتخار می کنند در حالی که مانند آن رفتارها از دیگران را سرزنش می کنند. نمونه ی آن، حمله ی مسلمانها به ایران است که این کار را به باد ناسزا می گیرند اما شاهان ایران را بخاطر همان عملکردها می ستایند. دکتر رجبی اینگونه گلایه می کند:
«وقتی خشایارشا به اسپارت نزدیک می شود به پادشاه اسپارت خبر می رسانند که سپاه ایران در راه است. او با نیرویی کم 300 نفر را برمی دارد و سوگند می خورد که یا کشته شوند یا نگذارند سپاه ایران از تنگه ترموپیل رد شود. به هر حال هم می کشند و هم تا آخرین نفر کشته می شوند. کسی اشاره نمی کند که ما آنجا چه کار داریم؟
اول داریوش به هوای جهان گشایی از یونیه ـ سرزمینی در کنار دریای سیاه که ایرانی ها آنجا حکومت داشتند ـ تا آن طرف دریای سیاه و رومانی امروز می رود. او با سپاهش موفق نمی شود و بعد از او خشایارشا آن سپاه را تقویت می کند و می رود. مردم اسپارت با توجه به این پیشروی ایستادگی می کنند. در تاریخ خودمان آریو برزن هم همین ایستادگی را جلو اسکندر داشت.
به نظر من مورخ در تاریخ نویسی باید بی وطن باشد و بدون تعصب و احساس، به هر دو طرف بنگرد. آیا دفاع از میهن و سرزمین کار بدی است؟ پس چرا برای ما خوب است و برای دیگران بد؟ نگاه دوطرفه و بدون غرض کار را آسان می کند و باعث می شود بدون خشم به تاریخ نگاه کنیم.»
منبع:
روزنامه اعتماد مورخ 1388/8/12
منبع:
گفتگو با زرتشتیان
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
آوای آشنا
فهرست موضوعی یادداشت ها
اشتراک